چندی پیش متوجه شدیم که طوس و قرقی، به عنوان محدوده های منفصل به شهر مشهد اضافه شدند. حکیم ابولقاسم فردوسی و همچنین جمعی از اهالی قرقی و روستاهای همجوار، زین پس برای دریافت پایان کار و صدور مجوز ساخت و ساز به شهرداری مشهد مراجعه کنند.
دست مریزاد به نهاد مطالعات طرح های توسعه شهری و مشاور طرح جامع برای این اتفاق ناخوشایند. ناخوشایند از این بابت که مشاور طرح جامع که چندی پیش در طرح ناحیه شهری عنوان "الگوی توسعه ی تمرکز غیر متمرکز" را با آن همه جدیت برای مشهد به تصویب رساند و عنوان کرد مرز شهرهای موجود بسته شود و توسعه ی ارتفاعی رخ دهد، حالا باید طرح خود را زیر پا بگذارد و به گسترش حاشیه نشینی مشهد در محدوده های طوس و قرقی و حدفاصل آنها تا مرز مشهد نظاره کند. توسعه ی افقی شهر مشهد برابر است با (اختلاف طبقاتی بیشتر + افزایش هزینه ها)* جمعیت.
الگوی توسعه اگر قرار است به شکل علی اصغری و همینجوری دور هم نشستن تعیین شود، شهر ما نه مشاور طرح جامع می خواهد و نه نهاد مطالعات طرح های توسعه شهری و این همه هزینه ی مطالعه و گردآوری اطلاعات و...
شهر ما فقط یک ناخدا می خواهد که فرمان حرکت شهر را "مطابق با جهت باد غالب" تنظیم کند. نه معمارانی که در لباس برنامه ریزان شهری، خارج از حوزه ی تخصصی خود تصمیم می گیرند.
کلمات کلیدی:
شاید یکی از مهمترین موضوعات رشته ی شهرسازی، تکنیک تحلیل مسائل شهری می باشد. زمانی که یک کارشناس شهری در مطالعات طرح جامع و یا تفصیلی، نقشه ای تولید می کند و نمی تواند در حد چند خط، آن را تحلیل کند، این موضوع اهمیت زیادی می یابد. حال این موضوع برجسته می شود که چگونه قدرت تحلیل مسائل شهری را در خود تقویت کنیم. به طور مسلم، تطبیق وضع موجود با معیارها، اصلی ترین تکنیک تحلیل است. پس از آن انطباق موضوع مورد نظر با پدید های مشابه آن در موقعیت مکانی متفاوت است. و یا بررسی چگونگی بوجود آمدن اینچنین وضع موجودی که مشاهده می کنیم و به آن رسیده ایم. پاسخ این سوالات و تحلیل ها، در برخی کتاب ها، به صراحت دیده می شود:
- برنامه ریزی راهبردی توسعه شهری / مهدی زاده
- مبانی و تکنیک های برنامه ریزی شهری / زیاری
- سنجش فرم کالبدی شهر / رهنما و عباس زاده
شاید خواندن روزنامه وار این کتاب ها بتواند کمک بزرگی در بررسی و تحلیل ویژگیهای وضع موجود برای یک شهرساز باشد.
کلمات کلیدی: