سلام دوستان.سال جدید تحصیلی را بهتون تبریک میگم.2 سال گذشت به همین سادگی به همین... , وقتی که اخبار اعلام کرد نتایج کنکور را,انگار همین دیروز که نتایج خودمون را اعلام کردند و اومدیم دانشگاه ثبت نام. اگه چند روز پیش دانشگاه رفته بودین حتما بچه های ورودی 88 را میدید که با چه جنب و جوشی از این طرف به اون طرف میرفتن.حالا که کمی به عقب برگشتیم اگه خاطره ای از روزای اول دانشگاه دارین که فکر میکنین شنیدنش واسه بقیه بچه ها هم جالبه حتما واسمون بنویسید.

و اما از گزارش سفر ... ببخشید یک چند روزی نبودیم نتونستیم گزارش سفر را بزنیم البته شما هم کمتر به ما تو این چند روز سر زدید(حداقل آمار وبلاگ که این را نشون میده) حالا... بریم ببینیم هگنا(هیئت گزارش نویسی اصفهان) روز سوم چی برامون داره.

30/4/88 روز سوم:

برنامه ی امروزمون بسیار پشت سرهم و فشرده بود.در واقع میتونیم بگیم که روز اصلی سفر علمی به اصفهان همین روز بود.به طوری که قرار بود مجموعه ی امام و سایر مناطق نزدیک آن را امروز بازدید کنیم.البته قبل از بازدید صبح برای هماهنگی با میراث فرهنگی برا ی بازدید ها به اونجا رفتیم. که حدود 1 ساعت اونجا مشغول بروکراسی اداری شدیم.ظاهرا این کاغذ بازی های اداری مشهد و اصفهان و ... را نمیشناسه و همه جا هست. البته تو این مدت بعضی از دوستان هم مشغول گرفتن عکس یادگاری از مجموعه نقش جهان بودند.به هر حال بعد از هماهنگی ها اول به بازدید مسجد امام رفتیم.

بد نیست که به این نکته فقط اشاره کنیم که ویژگی مهم این مسجد علاوه بر گنبد دو پوسته و کاشیکاری و ... جهت گیری مسجد است.یعنی با اینکه قبله نسبت به مسجد کج است ولی برای حفظ نظم هندسی میدان, سر در مسجد مستقیم ولی داخل مسجد به طور هنرمندانه ای به سمت قبله ساخته شده است.البته باید حتما دیده باشید تا این مطلب بیشتر ملموس باشد.اگه کمی دقت کنی تو عکس متوجه میشوید که مسجد به سمت راست مایل شده است.

دیگه نزدیک های ظهر بود که رفتیم ناهار.حتما غذای "بریونی" اصفهان را شنیدید.چند نفری از بچه ها خورده بودند ولی بیشتر بچه ها طعم این غذا را نمیدونستند بخاطر همین علاوه بر بریونی اغلب بچه ها غذای دیگه هم کنارش سفارش دادند. ولی بعد از اینکه بچه ها غذای بیرونی را خوردند اکثرا تازه فهمیدند چه غذای خوشمزه ای بود ولی تا الان نمیدونستند.مدارکش هم مستند هست!  کم کم نزدیک ساعت 3 شد و دوباره مجموعه باز شد.با توجه به اینکه رستورانی که رفته بودیم نزدیک چهل ستون بود اول اونجا رفتیم.البته چون ظهر اونجا بودیم چهل ستون تبدیل به بیست ستون شده بود و انعکاس ستونها در آب را نداشتیم.

بعد از گرفتن چند عکس تکی و البته دسته جمعی (بیشتر عکس هارو اینجا گرفتیم!) به هشت بهشت رفتیم.حتما میدونید که هشت بهشت شامل هشت باغ که هرکدوم مخصوص یکی از شاهزادگان بوده ولی الان فقط یکی از باغ ها بجا مونده است.در انتها نیز برگشتیم مجموعه امام.اول مسجد شیخ لطف ا... را دیدیم و بعد عمارت عالی قاپو را بازدید کردیم.اگر رفتید عالی قاپو و تا طبقه آخر رفتید و پله هاش هم شمردید به ما هم بگید ولی اگر حوصلشو نداشتید ما بهتون میگیم 87 پله!

نگاه کردن مجموعه امام از بالا (عمارت عالی قاپو) جایی که برای دیدن بازی پوگان توسط پادشاهان استفاده میشد بر زیبایی مجموعه افزوده است.

مورد بسیار جالب عمارت دیوارهای طبقه همکف آن بود.به طوری که اگر دو نفر در دو کنج مقابل دیوار بایستند و به سمت دیوار صحبت کنند گرچه صداشون تا فاصله ی 1 متری هم شنیده نمیشود ولی صدا از دیوار به سقف و سپس به آن سوی دیوار منتقل شده و صدا بسیار واضح از کنج دیگر شنیده میشود.تصورش اگه تا حالا ندیدین کمی سخته پس اگه رفتین اصفهان این یک مورد را هم ببینید.

میدان نقش جهان را میشه رفت و سوار کالسکه نشد... بله بعضی از بچه ها هم مجموعه نقش جهان را با کالسکه دور زدند.

برنامه ی امروزمون خیلی فشرده بود و تقریبا با توجه به خستگی که از شب قبل در بچه ها بود امروز کمی سخت بود هرچند که ارزش بازدیدها را داشت.روز سوم را هم با خوردن پیتزا و ساندویچ برای شام به پایان رسوندیم.