چند سالی هست که الگوی طرح های جامع و تفصیلی در خاستگاه خود (انگلستان) از دهه ی 1960 منسوخ شده و برنامه ریزی راهبردی جایگزین آن گردیده است.
توضیح این نوع برنامه ریزی در شهرسازی، در این مطلب قابل گنجاندن نیست. ولی به طور کلی می توان در چند مورد زیر، تفاوتهای اساسی آن را با برنامه ریزی جامع(طرح های جامع و تفصیلی) خلاصه کرد:
1- در برنامه ریزی راهبردی فرآیند کار به دو بخش تصمیم سازی و تصمیم گیری تقسیم می شود. تصمیم سازی در طرح توسعه و عمران شهر در قالب تدوین اهداف و راهبردها و یک پهنه بندی بسیار کلی و شماتیک از الگوی پیشنهادی کاربری اراضی شکل می گیرد. تصمیم گیری نیز در طرح های تفصیلی و کوچک مقیاس، به عهده ی مسئولان محلی است.
2- در برنامه ریزی راهبردی توسعه شهری، دیدگاه کالبدی، تنها جزیی از کار است و ارائه ی نقشه ی کاربری اراضی پیشنهادی و ااگوی قطعی کاربری ها برای آینده ی شهر به هیچ وجه معنایی ندارد چون شهر مدام در حال تغییر و تحول است. در نتیجه جایگاه مسائل اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و نیز دیدگاههای توسعه پایدار، در این نوع طرح ها پررنگ تر است.
3- در این نوع برنامه ریزی، در تمامی مراحل تصمیم سازی از تعیین اهداف و تدوین بیانیه ی چشم انداز گرفته تا ارائه ی پیشنهادات ساختاری، نظر مردم و پیشنهادات نهادهای مردمی، نقش اساسی دارد.
4- به طور کلی برنامه ریزی راهبردی توسعه شهری، سعی بر ایجاد برنامه ریزی غیر متمرکز و محلی در شهرها دارد.
با توجه به موارد گفته شده، بد نیست بدانیم طرح جامع مشهد که اکنون در حال تهیه و تصویب است، گرایشات خود را به این نوع برنامه ریزی (در مقاطعی محدود مانند نحوه ی ارائه ساختار پیشنهادی شهر) نشان داده است. با توجه به هوای سردی که در شهرسازی و ناهنجاری های شهرنشینی در مشهد دیده می شود، نهادینه کردن این نوع الگوی برنامه ریزی، به مثابه ی یک چای قند پهلو ، شهر را به جنب و جوش در خواهد آورد.
منبع : نگارنده
در ضمن یک کتاب مرجع در زمینه ی برنامه ریزی راهبردی توسعه شهری :
برنامه ریزی راهبردی توسعه شهری، مرکز مطالعات و پژوهشهای وزارت مسکن و شهرسازی ، نوشته ی جواد مهدیزاده
کلمات کلیدی: